400 روزگي و كيك چيتا
پسرك شيرينم در واپسين روزهاي پاييز هزار رنگ و زيبا، 400 روزه شد و به همين زودي چهار صده از روزهاي زيباي عمرش را سپري كرد و بهانه اي براي مادرش شد تا كيكي با تم پاييزي بپزد. قرار بود اين كيك چيتايي شود ولي آنطور نشد كه بايد ميبود. ولي طعم بينظير و بافت لطيفش بي دقتي كوچك مادر را جبران كرد. شف كوچك خانه ما هم در همه مراحل كمك حال مادرش بود و از هيچ گونه كمكي دريغ نميكرد از رنگ كردن و هم زدن مايه كيك گرفته تا پرت كردن ناگهاني ظرف خلال دندانها در آن .و نهايتا آشپزخانه اي كه ديگر شبيه آشپزخانه كوچك خانه ارغواني ما نبود تحويل مادر خسته شد ولي همه اينها به ذوق و شوق پدري كه كودكانه ميخنديد و پسري كه كل مراحل پخت و پز را ...