آریاآریا، تا این لحظه: 10 سال و 6 ماه سن داره

مادرانه برای آریا

هدیه تولد

خاله: برا تولدت چی هدیه بخرم؟ مامانی: یه چیزی بخر به دردش بخوره . خیلی اسباب بازی داره . دیگه اسباب بازی نخر. خاله:مگه دهه شصته؟ برا ما کادو کاموا میاوردن. آریا: مگه شما بچه گربه بودین؟ 
15 شهريور 1400

معجون افعی

داریم با خاله حرف میزنیم و مثلا میخواد شعبده بازی کنه ، میگه من به اینا مرجون میدم تغییر میکنن🤭 به خاله میگی یه فیلم قدیمی دیدم و خیلی دوستش دارم اسمش افیع بود 😀
13 تير 1400

شنبه

دیروز تکلیفتون این بود که ایام هفته رو بنویسید. میگی مامان شنبه رو عددی بنویسم یا حروفی؟😐 گفتم عددی بنویس. یه صفر گنده نوشتی 😏
19 ارديبهشت 1400

بولت ژورنال

از اونجا که یه j هستی از برنامه ریزی لذت میبری . دیروز که دیدی من دارم برنامه روزانه ام رو مینویسم گفتی به منم از این دفترا میدی، بهت یه سررسید دادم و برنامه ریزی کردی.  صحبت کردن : با خاله است. نشستی تنگت رو تماشا کردی و میگی خوب تماشا کردن ماهی هم تموم شد 😀 ...
25 فروردين 1400

الویه

دارم سالاد الویه درست میکنم میگی میشه بدی منم سیب زمینی ها رو خراش خراش کنم؟ 😀
12 اسفند 1399

حرفه ای

میگی مامان یادته من اون اولا که نشانه ها رو خوب یاد نمیگرفتم عصبانی میشدی؟ رفتارت اصلا حرفه ای نبود 😂😏
12 اسفند 1399

وزین

قراره از پاساژ ژیلا جمله بسازی . میگی : من در پاساژ ژیلا بودم . میگم نه مامان جان یه جمله بهتر و پر مایه تر بساز . میگی : من و بابا در پاساژ ژیلا بودیم 😐
20 بهمن 1399

محتوای ترسناک

به خاله گفتی برات از بازی گرنی فیلم بفرسته . خاله هم فرستاد برا من تا چک کنم محتواش مناسب شما هست یا نه. بهت هم پیام داد که مامانت نگاه کنه اگه محتوای ترسناک نداشت برات میفرسته. ازم پرسیدی محتوا یعنی چی؟ میگم یعنی :" چی توشه"  . بعد نیم ساعت درباره معنای محتوا برای خاله نطق کردی .
9 بهمن 1399