آریاآریا، تا این لحظه: 10 سال و 6 ماه و 12 روز سن داره

مادرانه برای آریا

حسي به عمق مادر بودن

1393/5/16 9:27
نویسنده : مامی الی
482 بازدید
اشتراک گذاری

بغض ميكنم

 هر روز صبح كه تو هنوز خواب آلو هستي ولي چشمانت را باز ميكني و با همه قلب پاكت به من لبخند ميزني، بغض ميكنم

 

هر روز صبح كه نميداني داريم به سمت جدايي ميرويم و آرام در آغوشم مينشيني و من موهاي نرم و زيبايت را ميبوسم بغض ميكنم.

 

هر روز صبح كه چه گرسنه باشي و چه گرسنه نباشي شيره جانم را به تو مينوشانم، تا 7 ساعت ديگر، بغض ميكنم.

 

هر روز صبح كه كليد را در قفل در خانه پدري ميچرخانم و تو با تعجب مرا نگاه ميكني و لبخند ميزني، بغض ميكنم.

 

هر روز صبح كه تو را از آغوشم ميكنم و به آغوش مهربانتر مادرم ميسپارم و تو اينكار را بازي ميداني و ميخندي و دستهايت را تكان ميدهي، بغض ميكنم.

 

هر روز صبح كه به مادرم خوراكي آنروزت را توضيح ميدهم و هول هول از تو خداحافظي ميكنم تا بنا به آموخته هايم مراسم خداحافظي كشدار نشود بغض ميكنم.

 

هر روز صبح كه براي بار آخر به تو نگاه ميكنم تا 7 ساعت ديگر بغض ميكنم.

 

وقتي از پله ها پايين مي آيم خفگي اذيتم ميكند كنار نويد مينشينم و چند قطره اشك گونه هايم را خيس ميكند.

 

و كل اين 7 ساعت هفتاد ساله را بغض ميكنم. آخر اين بغض كار دستم ميدهد.

پسندها (6)

نظرات (9)

زهرا - گل بهشتی من
19 مرداد 93 12:36
عزیزم. هم قشنگی نوشته ت بغض دارم کرد. هم از یادآوری همون روزا برای خودم و شرایط ناگزیرمون دلم گرفت. هم از فکر اینکه به همینا عادت کرده م لبخند زدم.
مامی الی
پاسخ
لطف داري گلم. نوشتم كه آريا بدونه براي منم خيلي سخت بوده كه ازش جدا بشم.شكر كه عادت ميكنيم وگرنه اين عذاب آدمو از بين ميبره
مامان آنیسا
20 مرداد 93 8:23
منم صبحها وقتی آنیسا رو میسپارم دست مامانم و میرم خیلی سختمه - ولی همین قدر که میدونم دست کسی میسپارمش که شاید از خودمم بهتر بهش میرسه خیالم راحت میشه
مامی الی
پاسخ
خدا سايه همه مادرارو بالا سر بچه هاشون حفظ كنه.
✿مامان آروشا✿
20 مرداد 93 10:15
قربون مامان الی گلم. عزیزم خودت رو ناراحت نکن. به خدا توکل کن و صبور باش. مطمئن باش آریا جون هم این لحظه ها رو خیلی راحت و خوب میگذرونه. من هم جای شما بودم و میدونم دارید از چی حرف میزنید. باز خداروشکر که مادرتون میتونه بهتون کمک کنه. منکه مجبورم دخترم رو دست یه آدم غریبه بسپارم. وقتی پرستار آروشا میگه که آروشا میره و دست و سرش رو بوس میکنه نمیدونی چه حالی میشم. من واقعاً نمیتونم کارم رو ترک کنم وگرنه حتماً این کارو میکردم. امیدوارم خدا خودش بهمون صبر بده و بچه هامون رو در آغوش خودش حفظ کنه.
مامی الی
پاسخ
عزيزم منم مثل شما نميتونم كارمو ترك كنم.خدارو شكر كه پرستار آروشا جون خوب و مهربونه كه پرنسس كوچولو تونسته اين همه بهش نزديك بشه. ممنون از دعاي خيرت عزيزم روي ماه عروسكمو ببوس.
ژاله
23 مرداد 93 10:50
سلام الی جون ممنون که سر زدی حلقه گوزنها 90 تومن هست.
مامانه ملیکا
25 مرداد 93 13:10
وبلاگ زیبایی دارید دوست خوبم خوشحال می شم که باز هم به ما سر بزنید
مامی الی
پاسخ
لطف داريد عزيزم. حتما
fatima
26 مرداد 93 12:31
سلام دوستم.... به وبلاگ من یه سر بزن. خیلی خوشحالم می کنی اگه بیای...... منتظرتم نظر یادت نره..........
مامی الی
پاسخ
سلام چشم
حانیه
30 مرداد 93 16:21
سلام عزیزم...خدا حفظ کنه گل پسرت رو.شما هم زنجان هستی؟ من با افتخار لینک میکنم
مامی الی
پاسخ
سلام عزيزم. بله منم زنجاني هستم. شما هم به لينك دوستان من اضافه شديد.
نی نی عکس
1 شهریور 93 13:34
سلام عزیزم چه نی نی قشنگی ماشاء الله از بچه ها و نی نی های خوشگل تان عکس بگیرید و برای ما ارسال کنید. ما ضمن نمایش عکس ها در سایت، به آن ها جایزه می دهیم www.niniaxs.ir
مامان لیلی
11 آبان 93 12:17
جانا! سخن از زبان ما میگویی...
مامی الی
پاسخ
واقعا هم فقط يه مادر ميتونه درك كنه.