آریاآریا، تا این لحظه: 10 سال و 6 ماه و 15 روز سن داره

مادرانه برای آریا

آریا و خاله

خانواده کوچولوی ما درگیر مساله رفتن خاله پریناز شده. آریا با این وابستگی عجیب و غریبش بیشتر از همه. تا رفتن خاله سه ماهی فرصت داریم ولی خاله جون هفته گذشته رفت مشهد و آریا تمام مدت ذهنش درگیر برگشتن خاله اش بود. یه روز که عصبانی بود گفت : من با خاله ازدواج میکنم بعد خونه رو تارن عنکبوتی میکنم نتونه تکون بخوره .
25 آذر 1397

عمو قیچ قیچ

میگم آریا امروز با من بیا بریم آرایشگاه ناخنامو درست کنم.میگی بریم عمو قیچ قیچ؟ با دیدن چشمای گرد شده من برگشتی میگی آهان بریم ناخن قیچ قیچ  ...
30 آبان 1397

عبوکرخانم

یه بنای قدیمی تو سلطانیه دیدی میگی این چیه؟ بابا میگه کبوترخانه. از فرداش پیله کردی که عبوکر خانم این . عبوکر خانم اون   عبوکر خانم بچه داره؟ ماجرای ما و زالزالک ادامه داره به این ترتیب که میپرسی: مامان زالقالک وحشی منو گاز میگیره؟ میگم نه میگی پس زالقالک وحشی منو نیش میزنه؟ میگم نه میگی پس منو چیکار میکنه ؟  رفتیم سوپر مارکت اصرار میکنی که کلم بروکلی میخوای . با اولین گاز قیافه ات به هم میریزه که من کلم بلوکلیک دوست ندارم. بعدا هم میگی من کلم بروخلی نمیخوام  ...
19 آبان 1397

مرد افکن

آریا : مامان من از خورشید اومدم؟ من: از خورشید؟ آریا : آره وقتی کوچولو بودم با پرنده از تو خورشید اومدم؟ من: نه تو شکم من بودی. همه قبل دنیا اومدن تو شکم مامانشون بودن. آریا: آهان باشه.  
6 آبان 1397

واژه سرایی 3

نوتلا جونم هنوزم از حرف زدنت نمک میباره برای نمونه مشغولاتو نوشتم = مشقامو خوب نوشتم جوجه جیجیغ = جوجه تیغی پنگوینگ = پنگوئن رق و برق = رعد و برق   همراه مامانی سریال شهرزاد نگاه میکنی و آهنگ های آخرش حفظ شدی اسمار = افسار    ادامه: خرس بطبی: خرس قطبی نافدون = ناودون فتل = هتل هاچین و واچین نمیتونی ورچین  باکریتی = باکتری   ...
9 آذر 1395